آنچه امروز میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در جریان است، نبرد ارادههاست. آمریکا مدعی است، خواهان تغییر حکومت در ایران نیست، اما همانطور که برخی تحلیلگران غربی اذعان کردهاند، واشنگتن به چیزی کمتر از تسلیم راضی نیست و این مسئله خود گویای عمق کینه، نفرت و خصومت شیطان بزرگ از انقلاب اسلامی است چرا که در تسلیم شدن، تحقیر نهفته است.
پایگاه رهنما :
آنچه امروز میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در جریان است، نبرد ارادههاست. آمریکا مدعی است، خواهان تغییر حکومت در ایران نیست، اما همانطور که برخی تحلیلگران غربی اذعان کردهاند، واشنگتن به چیزی کمتر از تسلیم راضی نیست و این مسئله خود گویای عمق کینه، نفرت و خصومت شیطان بزرگ از انقلاب اسلامی است چرا که در تسلیم شدن، تحقیر نهفته است. انقلاب اسلامی ایران به معنای واقعی کلمه آمریکا را تحقیر کرده است و از همین رو دشمن به دنبال شکستن و تحقیر ملت، بهعنوان صاحبان اصلی انقلاب است.
متغیر تعیینکننده در این جنگ ارادهها، محاسبات است و میتوان این نبرد را نبرد محاسبات نیز نامید. محاسبهای که ما از خودمان و حریف داریم و محاسبهای که آمریکا از خود و بخصوص ما دارد. در طول ۴۰ سال گذشته دشمن انواع و اقسام حیلهها و توطئهها را برای تغییر محاسبات جمهوری اسلامی به نفع خود، بکار بسته است. این تلاشها طی چند سال اخیر شدت، تنوع و عمق بیشتری نیز یافته است. جنجال بزرگنمایی تهدید نظامی با اقداماتی نمایشی مانند اعزام یک ناو هواپیمابر به منطقه خلیجفارس و چراغ سبز نشان دادن به سفر شینزو آبه نخستوزیر ژاپن به ایران برای دلالی مذاکره را میتوان درحرکتهای فریبکارانه آمریکاییها دانست. ظاهر این دو حرکت و موضعگیری ۱۸۰ درجه با یکدیگر متفاوت و متضاد است. یکی بوی تهدید و جنگ میدهد و دیگری نوید مذاکره و توافق؛ اما باطن و هدف هر دو یکسان است. تغییر محاسبات در ایران به این نحو که بالاخره باید با آمریکا کنار آمد و راه دیگری وجود ندارد. اعزام ناو هواپیمابر و لفاظیها در این زمینه نقش چماق را بازی میکردند و سفر آبه و پیغاموپسغام مسئولین ارشد برخی کشورهای دیگر نیز نقش هویج را بر عهده دارد. نه چماق آمریکاییها لرزه بر اندام کسی در ایران انداخت و نه هویجشان آب از دهان کسی سرازیر کرد، اما نخستین حرکت ایران درباره توافق هستهای، باعث بهم ریختگی محاسبات در واشنگتن شده است. آنان طی یک سال اخیر که از خروجشان از برجام میگذرد، گمان میکردند که دست ایران در این زمینه بسته است و بسیاری از گستاخیها و یکهتازیهایشان نیز ناشی از همین محاسبه غلط بود. با تغییر ریل در ایران-هرچند با شیب بسیار ملایم- بهسوی اقدام متقابل در برابر عهدشکنی آمریکا و بدعهدی اروپا، نشانههای تغییر محاسبات دشمن بهسرعت آشکار شده است. آمریکاییها ۴۰ سال است که به دلایل مختلف درباره جمهوری اسلامی و ملت ایران دچار خطای محاسباتی هستند. این خطای ممتد دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها به منابع شناختیشان بازمیگردد. امروزه در بسیاری از اندیکشدهها و اتاق فکرهای مربوط به ایران، عناصری مشغول به کارند که از ایرانی بودن فقط فارسی حرف زدنش را بلدند و چنان کینهای از جمهوری اسلامی و مردم انقلابی ایران به دل دارند که قادر به دیدن واقعیتها نیستند. اما در اینسوی میدان، ملت ایران با پرچمداری مردی مدبر که ۳۰ سال است توطئههای چماق و هویجی آمریکا را به هم زده، ایستاده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی ۵ سال پیش فرمودند؛ «محاسبات ما را نمیتوانند عوض کنند؛ محاسبات جمهوری اسلامی از روز اوّل بر اساس منطق عقلانی بوده است؛ بر اساس یک قوّه عاقلهای بوده است. عناصری که این محاسبات را شکل میداده اینها است: اوّل، اعتماد به خدا و سنن آفرینش؛ دوّم، بیاعتمادی به دشمن و شناخت او.» در این سالها نه نامه فدایت شوم اوباما توانست محاسبات ایران را تغییر دهد نه رنگ عوض کردنهای گاه و بی گاه ترامپ خواهد توانست. انقلابی که ۴۰ سال پیش به نام خدا انجام شد با مقاومت و توکل به خدا در چهل سال آینده استوارتر و موفقتر بهپیش خواهد رفت.
ارسال نظرات